ملیکه ی اریکه ی دل

تقدیم به آستان حضرت زینب سلام الله علیها

ملیکه ی اریکه ی دل

تقدیم به آستان حضرت زینب سلام الله علیها

حافظ

عمر بگذشت به بی‌حاصلی و بوالهوسی            ای پسر جام می‌ام ده که به پیری برسی  


چه شکرهاست در این شهر که قانع شده‌اند                شاهبازان طریقت به مقام مگسی  


دوش در خیل غلامان درش می‌رفتم                گفت ای عاشق بیچاره تو باری چه کسی  


با دل خون شده چون نافه خوشش باید بود   هر که مشهور جهان گشت به مشکین نفسی 
 
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش    وه که بس بی‌خبر از غلغل چندین جرسی 
 

بال بگشا و صفیر از شجر طوبی زن              حیف باشد چو تو مرغی که اسیر قفسی  


تا چو مجمر نفسی دامن جانان گیرم                 جان نهادیم بر آتش ز پی خوش نفسی  


چند پوید به هوای تو ز هر سو حافظ                       یسر الله طریقا بک یا ملتمسی

یاابن الحسن کجایی؟

یاابن الحسن کجایی؟ 


20 سفر به مکه مشرّف شدم به عشق دیدار امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشّریف یک سفر حج واجب نوزده سفر به عشق دیدار مشرّف شدم. امّا هیچ خبری نشد. خیلی نا امید شدم با خود گفتم دیگه نمی روم. 


عزیزُم مهربونی هر دو سر بی     که یـک سـر مهربانی درد سـر بیژ 


من آقامو دوست دارم. آقام منو دوست نداره. می گه شب خوابیدم در عالم خواب هاتفی ندا داد: قهر نکن! بابا، امسال سفر مکّه بیا آقاتو می بینی!

.

ادامه مطلب ...

داستان حضرت ایوب(ع)

داستان حضرت ایوب(ع)
نویسنده: علی موسوی گرمارودی

ایوب، پیامبر بزرگوار خدا، مردی بود که همه چیز را تمام داشت؛ هم پیامبر الهی بود، هم از مال و خواسته کافی بهره مند بود و هم فرزندان برومند و رشید و همسری زیبا و مهربان داشت و بیش از همه و پیش از همه، بنده تمام عیار خدا بود. هیچ حرکتی از او بی رضایت الهی و توجه به خداوند سر نمی زد. خویشتن را چون ماهی در بی کران آب، غرقه نعمت های خداوندی می دانست و هر نفسی که برمی آورد تسبیح حق می گفت و در هر قدمی که برمی داشت دانه شکری می کاشت. چندان که فرشتگان الهی او را تمجید و بزرگ داشت می کردند، شیطان را برآشفته می ساخت و آتش کینه و شرار حقد در او زبانه می کشید. زیرا او نمی توانست ببیند که فرشتگان الهی ایوب را به نیکی یاد می کنند و او را بنده بسیار خوب خدا و مقرب و محبوب او می شمارند. شیطان از فرصتی که پروردگار تا روز رستاخیز به او عنایت کرده بود سوء استفاده کرد و با بی شرمی تمام به عرض بارگاه ربوبی رساند که:
- پروردگارا! اگر ایوب چنین مطیع و فرمان بردار توست، همانا از سر بی نیازی و فراغ خاطر است و در واقع او با این فرمان برداری از تو می خواهد که آسایش مادی او را افزون کنی یا دست کم از او نگیری. اگر مستمند می بود، هرگز او را چنین مطیع نمی یافتی.

ادامه مطلب ...

حرم امام حسین (ع) سند دار شد

حرم امام حسین (ع) سند دار شد 

 السلام علیک یا ابا عبدالله (علیه السلام)
 

برای صدور این سند چندین اداره و سازمان نقش ایفا کردند که از جمله می توان به 

 1- مدیریت ثبت املاک کربلا 2- شهرداری کربلا 3- کمیته مالیات کربلا 4- اداره اوقاف و شئونات اسلامی کربلا 5- اداره املاک و اراضی عراق 6- دادگاه کربلا، اشاره کرد.
به گزارش شیعه آنلاین، اخبار رسیده از شهر کربلای معلا حاکی از آن است که سند ملکی زمینی که حرم امام حسین (ع) در آن قرار دارد، پس از حدود 14 قرن صادر شد...

ادامه مطلب ...