سه خصلتی که مومن به آن احتیاج دارد
قالَ الإمام الجواد - علیه السلام - :
الْمُؤمِنُ یَحْتاجُ إلی ثَلاثِ خِصال: تَوْفیق مِنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُول مِمَّنْ یَنْصَحُهُ.
«بحارالأنوار، ج 72، ص 65، ح 3»
امام محمد تقی جواد الائمه - علیه السلام - فرمود: مؤمن در هر حال نیازمند به سه خصلت است: توفیق از طرف خداوند متعال، واعظی از درون خود، قبول و پذیرش نصیحت کسی که او را نصیحت نماید.
اعجاز امام علی (ع)
خطبه ی بدون نقطه ی حضرت علی (ع)
و این خطبه ی ارجمند نیز از آن خطبه هاست :
الحَمدُ لِلّهِ أهلِ الحَمدِ وَ أحلاهُ، وَ أسعَدُ الحَمدِ وَ أسراهُ، وَ أکرَمُ الحَمدِ وَ أولاهُ. الواحدُالأحَدُ الصَّمَدُ، لا والِدَ لَهُ وَ لا وَلَدَ. سَلَّطَ المُلوکَ وَ أعداها، وَ أهلَکَ العُداةَ وَ أدحاها، وَ أوصَلَ المَکارِمَ وَ أسراها، وَ سَمَکَ السَّماءَ وَ عَلّاها، وَ سَطَحَ المِهادَ وَ طَحاها، وَ وَطَّدَها وَ َحاها، وَ مَدَّها وَ سَوّاها، وَ مَهَّدَها وَ ...
احادیث امام رضا علیه السلام
1. مؤمن ، مؤمن واقعى نیست ، مگر آن که سه خصلت در او باشد : سنتى از پروردگارش و سنتى از پیامبرش و سنتى از امامش . اما سنت پروردگارش ، پوشاندن راز خود است ، اما سنت پیغمبرش ، مدارا و نرم رفتارى با مردم است ، اما سنت امامش صبر کردن در زمان تنگدستى و پریشان حالى است (اصول کافى ، ج 3 ، ص 339)
2. پنهان کننده کار نیک ( پاداشش ) برابر هفتاد حسنه است و آشکار کنندهکار بد سرافکنده است ، و پنهان کننده کار بد آمرزیده است
(اصول کافى ، ج 4 ، ص 160)
3. از اخلاق پیامبران ، نظافت و پاکیزگى است
(تحف العقول ، ص 466)
4. امین به تو خیانت نکرده ( و نمىکند ) و لیکن ( تو ) خائن را امین تصور
نمودى (تحف العقول ، ص 466)
5. برادر بزرگتر به منزله پدر است(تحف العقول ، ص 466)
6. دوست هرکس عقل او ، و دشمنش جهل اوست
(تحف العقول ، ص 467)
تعیین اُجرت قبل از کار ...
مرحوم کلینى به نقل از سلیمان بن جعفر حکایت کند:
روزى به همراه حضرت ابوالحسن ، امام علىّ بن موسى الرّضا علیهما السلام جهت انجام کارى از منزل بیرون رفته بودیم .
پس از پایان آن کار، هنگامى که خواستم به منزل خود مراجعت نمایم ، حضرت فرمود: امشب همراه من بیا تا به منزل ما برویم و شب را میهمان ما باش .
من نیز دعوت حضرت رضا علیه السلام را پذیرفتم ، وقتى خواستیم وارد منزل شویم ، یکى دیگر از اصحاب به نام مُعتّب نیز همراه ما آمد.
همین که داخل منزل رفتیم ، متوجّه شدیم که غلامان حضرت مشغول ساختن جایگاهى آغول براى حیوانات هستند و در بین آن ها مردى سیاه چهره ، به عنوان کارگر گِل تهیّه مى کند و به دست دیگران مى دهد.
امام رضا علیه السلام سؤ ال نمود: این شخص کیست ؟
جواب دادند: این شخص ما را کمک مى کند؛ و ما نیز آخر کار چیزى به او مى دهیم .
حضرت فرمود: آیا براى او معیّن کرده اید، که مزدش چقدر باشد؟
در پاسخ به حضرت گفتند: خیر، هر چه به او بدهیم ، قبول دارد و راضى است .
حضرت با شنیدن این پاسخ ، بسیار عصّبانى و خشمناک گردید و خواست با آن ها برخورد نماید.
من جلو رفتم و عرض کردم : یاابن رسول اللّه ! چرا ناراحت شُدید، چرا این چنین برخورد مى کنى ؟!
امام علیه السلام فرمود: چندین مرتبه به آن ها تذکّر داده ام که این چنین عمله و کارگر نیاورند، مگر آن که قبل از شروع به کار، با او تعیین اُجرت نمایند.
پس از آن ، حضرت افزود: چنانچه با کارگر قبل از شروع کار تعیین اجرت نکنى ، اگر چه چند برابر مزدش را هم به او بدهى ، باز هم ناراضى است و ممکن است خود را طلبکار بداند.
ولى چنانچه با او تعیین اجرت شد، وقتى مزد خود را بگیرد، تشکّر مى کند از این که تمام مزد خود را بدون کم و کاستى گرفته ؛ و اگر مختصرى هم بر مزدش اضافه کنى آن را محبّت و لطف مى داند و این محبّت را هرگز فراموش نمى کند.(9)
....................
9-کافى : ج 5، ص 288، ح 1.
احادیث امام حسین علیه السلام 1. چگونه با چیزى که خود در وجودش نیازمند توست، براى وجود تو دلیل آورده شود؟ آیا چیزى هست که آشکارتر از تو باشد تا وسیله آشکار کردن تو باشد؟ کى پنهانى تا نیازمند دلیلى باشى که بر تو دلالت کند؟ و کى دورى تا آثارت وسیله رسیدن به تو باشند؟ کور باد آن چشمى که تو را مراقب و نگهبان خود نبیند. ( دعاى عرفه، بحار الانوار، ج 98، ص 226)
2. چه دارد آن کس که تو را ندارد؟ و چه ندارد آن که تو را دارد؟
آن کس که به جاىتو چیز دیگرى را پسندد و به آن راضى شود، مسلما زیان کرده است. (دعاى عرفه، بحار الانوار، ج 98، ص 228)
3. کسانى که رضایت مخلوق را به بهاى غضب خالق بخرند، رستگار نخواهند شد. (مقتل خوارزمى، ج 1، ص 239)
4 . هیچ کس روز قیامت در امان نیست، مگر آن که در دنیا خداترس باشد.
(بحار الانوار، ج 44، ص 192)
5. خداوند متعال فرموده است: "مردان و زنان مؤمن دوست یکدیگرند، امر به نیکى و نهى از بدى مىکنند". خداوند نخست امر به معروف و نهى از منکر را به عنوان یک فریضه از سوى خودش ذکر کرده است، زیرا او آگاه است که اگر این وظیفه اجرا شود، وظایف دیگر همه، چه سخت و چه آسان انجام مىگیرد، زیرا امر به معروف و نهى از منکر دعوت به اسلام مىکند و حقوق ستمدیدگان را بازمىستاند و با ستمگران به مخالفت برمىخیزد...
(تحف العقول، ص 237)