دلا این عالم فانی به یک ارزن نمی ارزد
به دنیا آمدن بر زحمت رفتن نمی ارزد
اگر صد سال در دنیا همه شهد و شکر نوشی
به آن یک ساعت تلخی جان کندن نمی ارزد
اگر بر فرش ایوان تکیه سازی شب و روز
به خشت زیر سر اندر لحد خفتن نمی ارزد
هزاران سال اگر بر تخت عود بنشینی
به آن یک لحظه در تابوت خوابیدن نمی ارزد
اگر ملک سلیمان را رسد بهرت به آسانی
به مار و مور و عقرب هم قرین گشتن نمی ارزد
نیازهای مادی و معنوی انسان چه چیزهایی است؟
نیاز مادی بشر، گمشده ای نیست. او به خوبی می داند که چگونه از مواهب طبیعی و نعمت های الهی، بهره مند شود. طبیعت مادی انسان ها تفاوتی با طبیعت دیگر جانداران و حتی گیاهان در وابستگی فطری به عالم ماده و رفع نیاز غریزی از آن ندارد.
به جز بشر که با حشر انسانی محشور می شود، سایر موجودات ابتدا و انتها شروع و پایانی دارند. البته در این که حیوانات نیز محشور می شوند در سورة تکویر به آن اشاره شده است. تفصیل مطلب به بحثی گسترده نیاز دارد، ولی معاد و قیامت و زندگی در عالم آخرت، مقصد اصلی انسان ها است. پس نیاز اصلی و عمدة انسان ها ارضا شدن با زندگی حیوانی و مادی نیست. خداوند روح انسان را بر می گزیند و به نفخه ای از خود، با جسمی کاملاً مادی و زوال پذیر به نام بدن، آشنا می کند و او را با چنین حربه ای می آزماید تا دوباره آن را به سوی خود بخواند و در سرای ابدی به آن چه در این دنیا پرداخته، سزایش دهد. در نتیجه انسان به چیزی فراتر از عالم طبیعت یعنی مسائل مربوط به روح و به تعریف روشن تر معنویت نیازمند است.
در آن هنگام که آدم و حوّا آفریده شدند، در منزلگاهی به نام دنیا به سر
نمی بردند و آدم به خدعه و مکر شیطان از مصدر و مأوای اصلی اش دور شد:
"و گفتیم ای آدم!تو با همسرت در بهشت سکونت کن و از (نعمت های) آن از هر جا
می خواهید گوارا بخورید. (امّا) نزدیک این درخت نشوید که از ستمگران خواهید شد. پس شیطان موجب لغزش آن ها از بهشت شد و آنان را از آن چه در آن بودند، بیرون کرد و (در این هنگام) به آن ها گفتیم:همگی (به زمین) فرود آیید در حالی که بعضی دشمن دیگری خواهید بود و برای شما در زمین، تا مدت معیّنی قرارگاه و وسیلة بهره برداری خواهد بود".1
و اینک فرزند آدمی دمی چند به زندان تن و بدن مجبور است و می بایست به نیاز های معنوی اش که جز تعبد و رسیدن به معرفت نیست، برسد. وجود عقل و ارسال رسل و تبیین احکام دین و الزام به تقلید، موجب رفع نیازند. خداوند بشر را جز برای عبادت و عرفان و شناخت، نیافرید:"من جنّ و انس را نیافریدم جز برای این که عبادتم کنند"2(و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند). رسیدن به نیازهای معنوی موجب رسیدن به سعادت اخروی و بازگشت به اصل و مصدر است و این به قصد و رضا و تسلیم و اطاعت در برابر اوامر خدایی میسر است و نیاز معنوی تفسیری غیز از این ندارد.
1 بقره (2) آیات 35 و 36.
2 ذاریات (51) آیة 56.
توهین در "کمپین یادآوری امام نقی به شیعیان"
اینجاست که غربت امام هادی مشخص می شود! چند سال پیش دشمنان مزار و حرم را تخریب کردند و اکنون هم اینگونه در بین شیعیانش هم غریب است! تا کی باید سکوت کنیم و ساده نگاه کنیم؟!
به گزارش شیعه آنلاین، یکی از کاربران ما که خود را "علیرضا پورمشیر" معرفی کرده در مطلبی به جدید ترین شیوه تمسخر عقاید شیعیان و مورد اهانت قرار دادن یکی از امامان توسط دشمنان پرداخته است. متن کامل این مطلب به شرح ذیل است:
هیچ عیبی ندارد! اصلا ناراحت نشدید! فقط دوباره یه سری آدم های از خدا بی خبر، آمده اند و دارند به مقدساتمان توهین می کنند! هیچ ناراحت نشدید! اصلا انگار باب شده بعد از پخش یه سری سریال یا تیزر تلویزیونی که نمی دانم از عمد یا غیر عمده که با اسم های مشخصی پخش و انتخاب می شوند، کلمات و تکه کلام هایی بر سر زبان ها می افتد و آنها هم که منتظر همچنین موقعیت هایی هستند، سوء استفاده می کنند. نمونه اش را هم چند سال است داریم می بینیم و سکوت می کنیم و خیلی وقتا هم خودمان در پیامک ها و جک هایمان به کار می بریم. اما گویا که جزئی از اعتقاداتمان است و ...
تعیین اُجرت قبل از کار ...
مرحوم کلینى به نقل از سلیمان بن جعفر حکایت کند:
روزى به همراه حضرت ابوالحسن ، امام علىّ بن موسى الرّضا علیهما السلام جهت انجام کارى از منزل بیرون رفته بودیم .
پس از پایان آن کار، هنگامى که خواستم به منزل خود مراجعت نمایم ، حضرت فرمود: امشب همراه من بیا تا به منزل ما برویم و شب را میهمان ما باش .
من نیز دعوت حضرت رضا علیه السلام را پذیرفتم ، وقتى خواستیم وارد منزل شویم ، یکى دیگر از اصحاب به نام مُعتّب نیز همراه ما آمد.
همین که داخل منزل رفتیم ، متوجّه شدیم که غلامان حضرت مشغول ساختن جایگاهى آغول براى حیوانات هستند و در بین آن ها مردى سیاه چهره ، به عنوان کارگر گِل تهیّه مى کند و به دست دیگران مى دهد.
امام رضا علیه السلام سؤ ال نمود: این شخص کیست ؟
جواب دادند: این شخص ما را کمک مى کند؛ و ما نیز آخر کار چیزى به او مى دهیم .
حضرت فرمود: آیا براى او معیّن کرده اید، که مزدش چقدر باشد؟
در پاسخ به حضرت گفتند: خیر، هر چه به او بدهیم ، قبول دارد و راضى است .
حضرت با شنیدن این پاسخ ، بسیار عصّبانى و خشمناک گردید و خواست با آن ها برخورد نماید.
من جلو رفتم و عرض کردم : یاابن رسول اللّه ! چرا ناراحت شُدید، چرا این چنین برخورد مى کنى ؟!
امام علیه السلام فرمود: چندین مرتبه به آن ها تذکّر داده ام که این چنین عمله و کارگر نیاورند، مگر آن که قبل از شروع به کار، با او تعیین اُجرت نمایند.
پس از آن ، حضرت افزود: چنانچه با کارگر قبل از شروع کار تعیین اجرت نکنى ، اگر چه چند برابر مزدش را هم به او بدهى ، باز هم ناراضى است و ممکن است خود را طلبکار بداند.
ولى چنانچه با او تعیین اجرت شد، وقتى مزد خود را بگیرد، تشکّر مى کند از این که تمام مزد خود را بدون کم و کاستى گرفته ؛ و اگر مختصرى هم بر مزدش اضافه کنى آن را محبّت و لطف مى داند و این محبّت را هرگز فراموش نمى کند.(9)
....................
9-کافى : ج 5، ص 288، ح 1.