بسم الله الرحمن الرحیم
عـلامـه مـجـلسـى و دیـگـران فـرمـوده انـد که سن شریف حضرت جواد علیه السلام در وقت وفـات پـدر بـزرگوارش نه سال و بعضى هفت نیز گفته اند و در هنگام شهادت حضرت امـام رضا علیه السلام آن جناب در مدینه بود و بعضى از شیعیان از صغر سن در امامت آن جـنـاب تـاءمـلى داشـتـنـد تـا آنـکـه عـلمـا و افـاضـل و اشـراف و امـاثـل شـیـعه از اطراف عالم متوجه حج گردیدند و بعد از فراغ از مناسک حج به خدمت آن حـضـرت رسـیـدنـد و از وفـور مشاهده معجزات و کرامات و علوم و کمالات اقرار به امامت آن مـنـبـع سـعـادات نـمودند و زنگ و شک و شبهه از آیینه خاطرهاى خود زدودند حتى آنکه شیخ کلینى و دیگران روایت کرده اند که در یک مجلس یا در چند روز متوالى سى هزار مساءله از غـوامـض مـسـائل از آن مـعـدن عـلوم و فـضـائل سـؤ ال کـردنـد و از هـمـه جـواب شـافـى شنیدند.
دهم رجب المرجب، ولادت باسعادت کوچک ترین یاور کربلایی
و بزرگ ترین باب الحوائج الی الله، شش ماهه
حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام)،
حضرت علی اصغر (ع) فرخنده باد
دهم رجب سال 60 قمری است. خانه امام حسین (ع) دو باره نور باران می شود و از پنجره کوچک آن، آسمان مدینه روشن می گردد. برای حسین (ع) دسته گلی زیبا فرو فرستاده بودند. اشک شوق و برق شادی او بر صورت نوزاد می نشیند و گلبرگ رخش را با شبنم صبحگاهی، با طراوت تر می سازد. خدا به حسین (ع) پسری دیگر عطا فرمود که نیازمند و غنی بر نامش دخیل بسته اند و قنداقه زیبایش را قبله نیازهای خود ساخته اند.
انتقاد مجدد سایت های وهابی از سریال یوسف (ع)
حتی یهودیان و مسیحیان جرأت پیدا نکردند که چهره پیامبران خود را به نمایش درآورند و آن را نشان دهند اما شبکه الکوثر این کار را کرده است. در این سریال مردی فاسق که بازیگر است نقش یک پیامبر الهی را ایفا می کند.
روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود،
نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد.
سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید.
در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود. ...
ای عَلَم کبر برافراخته
تاج تواضع ز سر انداخته
هر که به این تاج نشد بهرهور
به که نیابند ز خاکش اثر
بر همه خلق تقدم تو را
وجه شرف نیست به مردم تو را
باد به خود کرده، ولی وقت کار
پوست کَنَد از سر تو روزگار
گشت چو از باد قوی، گوسفند
پنجه قصاب از او پوست کَند
نیست تو را نقد خرد در کنار
زان نکنی رسم تواضع شعار
(وحشی بافقی)