ملیکه ی اریکه ی دل

تقدیم به آستان حضرت زینب سلام الله علیها

ملیکه ی اریکه ی دل

تقدیم به آستان حضرت زینب سلام الله علیها

و مختارنامه ...

و مختارنامه ...
آنقدر به این سریال می توپند و می توپیم که دیگر، کارگردان های خوب و موفق ما دور کارگردانی فیلم های ارزشی دینی را خط بکشند!

بسیار جای تعجب است که خودمان برای دست خالی بودن مان در فراهم سازی تلویزیون دینی نقد می نویسیم. خودمان از حضور کمرنگ کارگردانان کشور در ساخت فیلم های ارزشی می نالیم. خودمان هم با کارهای سلیقه ای مان کارگردانان موفق دینی مان را از کار در عرصه های دینی منزجر می سازیم! تا دیروز کسی نبود برایمان لالایی بخواند امروز خواب دیگران را هم برهم می زنیم!


ایامی چند است که جمعه شب ها برای دیدن سریال جذاب و زیبای "مختار نامه" یک ساعتی را به سیری شیرین در تاریخ اسلام مان می گذرانیم و ناخودآگاه در مصیبت های پرسوز ائمه مان می گرییم و در خلوت خودمان ارتباطی عمیق با امام مظلوم مان و قیام منتقمش برقرار می کنیم. در لابلای گذشت سه چهارم از این مجموعه، در زندگی روزمره مان احساس می کنیم چیزی بیشتر از قبل فهمیده ایم و درک مان نسبت به حوادث آن موقع بیشتر شده است.

کمترین درسی که گرفتیم این است که برایمان یاد آوری شد: "تاریخ همیشه در حال تکرار است". مظلومیت امام غریب مان، دل ها را متوجه غربت علی زمانه مان کرد و تولی مان نسبت به رهبرمان و تعهدمان استوارتر شد. نفرت و خشم مان از خونخواران کربلا به تبری از آل سعود خبیث و اعوانش انجامید. نمایش علی اصغر بر روی دستان امام حسین علیهماالسلام بغض هایمان را شکست و دل مان را برد به سمت قتل عام کودکان بحرین و مصر.
خیلی ساده کتاب خدمات متقابل ایران و اسلام شهید مطهری با شخصیت کیان برایمان شرح داده شد. شیرزنان تاریخ امروز بیدارتر شدند. آسیب شناسی سنگین انحراف از خط ولایت در عین ظرافت به زبانی ساده و عامیانه بیان شد. ویژگی های یک شیعه واقعی به زیبایی هرچه تمام تر در قالب نمادهای تصویری ارائه شد.

اگر همه ی این ها هم نبود، حداقل یک ساعت از عمر هرهفته خانواده های مان به پوچی و تماشای سریال های به ظاهر طنز و درباطن مزخرف نگذشت. در هر قسمت چند حرف اخلاقی قابل توجه و تفکر زده شد که بی شک هر کسی جرئت این صراحت و قاطعیت در رسیدن به هدف را ندارد.

اما چه می شود خیلی ها را که بعضا در منصب مسئول، منتقد، حوزوی، مورخ، استاد دانشگاه، نویسنده و حتی کارگردان اینقدر نامردانه و شاید از سر کینه و عناد همه ی قدرت شان را در زبان شان جمع می کنند و با توپ و تشرهایشان از هجوم لفظی گرفته تا تحریم های جمعی وقاحت کلام را بی کم و کسر به اوج می رسانند و به پاس عجزشان در ساخت چنین کارهای محبوبی متوسل به تخریب وتخطئه شخص می شوند و در نهایت بی شرمانه به موهن خواندن صحنه های عاشورایی این فیلم می پردازند!

قضاوت با شما: آیا آن هایی مورد تاییدند که وارد عرصه ی سنگین فیلم سازی ارزشی شده اند و در حال جهادی عظیم اند یا آن ها که خارج گود نشسته اند و می گویند: لنگش کن!؟

امید که یه یاری خداوند متعال خط سیر ساخت فیلم های عاشورایی روالی صعودی یابد و شاهد موفقیت مجموعه های دینی در تلویزیون و بعد در سینمایمان باشیم البته بزودی ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد