یکشنبه این هفته آقای جوانفکر صاحب نظریات شاذ (!) در دفاع از اقدامات مشایی در جلسه هفتگی هیئت میثاق با شهدای دانشگاه امام صادق علیه السلام حضور پیدا کرد و پای درس حجت الاسلام ادیب یزدی نشست تا شاید بعد از این سخنرانی، سخنرانی کند که نشد که بشه!
مداح دانشگاه بعد از اتمام سخنرانی شروع به اجرای مراسم روضه اهل بیت علیهم السلام نمود و در اواسط سینه زنی واحد چند دقیقه ای از بصیرت و هوشیاری دانشجویان و لزوم پیروی از خط ولایت و شهدا سخن گفت که در همین لحظه جوانفکر دانشگاه را ترک کرد.
اما نکته عجیب این ماجرا، جریان سازی های دور از حقیقت برخی خبرگزاری ها از نحوه برخورد دانشجویان با جوانفکر بود. تخیل برخی سایت های تندرو تا جایی اوج گرفت که مسئولین دانشگاه را وادار به ایراد توضیحاتی نمود. هیئت دانشگاه در نامه ای به فارس تمام ماجرا را بیان داشتند تا رفع شبهه شود.
متن نامه هیئت دانشگاه امام صادق علیه السلام به خبرگزاری فارس درباره اصل وقایع حضور جوانفکر در این دانشگاه را اینجا بخوانید. ولی حقیقتا آمال رویایی جوانفکر که برای مشروعیت بخشیدن به افکارش قدم در دهان شیر گذاشته است تا کجا قابل هضم است؟
هیأت میثاق با شهدای بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) تشریح کرد:
ماجرای حضور جوانفکر در دانشگاه امام صادق چه بود؟
خبرگزاری فارس: هیأت میثاق با شهدای بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) درباره ماجرای حضور جوانفکر در این دانشگاه و اتفاقات پیرامون آن توضیحاتی ارائه کرد.
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، هیأت دانشگاه امام صادق(ع) با ارسال نامهای به این خبرگزاری با اشاره به برخی اخبار منتشره در رسانههای دیگر درباره حضور جوانفکر در دانشگاه امام صادق(ع) توضیحاتی ارسال و اصل ماجرا را تشریح کرد که متن آن به شرح ذیل است:
در شرایطی که مقام معظم رهبری برای دامن نزدن برخی افراد و رسانهها به پارهای از مسائل داخلی امر به سکوت و حفظ آرامش کردهاند، متأسفانه برخورد ناصواب برخی رسانهها در انعکاس خبر حضور جریان منتسب به آقای مشایی در هیأت دانشگاه امام صادق علیهالسلام ما را بر آن داشت تا حقیقت ماجرا را منعکس کنیم: هرچند حضور آقای جوانفکر در جمع بسیجیان دانشگاه امام صادق علیه السلام در اولین دقایق آغاز مراسم، با نارضایتی و اعتراض دانشجویان روبرو شده بود، اما سر دادن هرگونه شعار و یا اعتراض شدید مداح محترم مراسم، و مطالبی از این دست از جمله اقدمات ژورنالیستی عاری از حقیقتی بوده که به هیچ وجه صحّت نداشته و توسط برخی از رسانهها به آن پرداخته شده است. آنچه در خلال این مراسم توسط مداح هیأت میثاق با شهدا بر آن تاکید شد، پیروی مطلق از خط ولایت فقیه و تأکید بر بصیرت به عنوان شاخصه دانشجوی انقلابی بود.
سؤالات و اعتراضات دانشجویان نسبت به اقدامات آقای جوانفکر در جای خود مورد مطالبه و نقد جدی دوستداران نظام و انقلاب میباشد که فعلاً مجال پرداخت به آن نیست.
هیات میثاق با شهدای بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام
گفتنی است، در حال حاضر هیات میثاق با شهدای بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام با رعایت مطالبات مقام معظم رهبری در زمینه برپایی مجالس اهل بیت، به الگوی موفقی در عرصه عزاداری مبدل شده و به عنوان محوریترین و منسجمترین هیات دانشجویی کشور شناخته میشود. تاکید بر پیروی از ولایت فقیه، لزوم پیروی از راه امام امت و شهیدان، تاکید بر مقتل خوانی و ارائه مطالب مستند، شعر فاخر و انتخاب سبکهای متناسب با مجالس اهل بیت از ویژگیهای این هیات دانشجویی است.
انتهای پیام/ع
اما جریان از زبان شخص آقای جوانفکر نیز شنیدن دارد. ایشان در وبلاگ شان با بیان خاصی تمام مقصودشان از حضور در دانشگاه امام صادق علیه را دلتنگی حضور در مراسم اهل بیت علیهم السلام بیان داشته اند که قطعا خواندنی خواهد بود.
انسان همواره در حال فراگیری است. می بیند ، می شنود ، می خواند ، می فهمد ، بررسی و تحلیل می کند، تجربه می اندوزد و هر بار دریافت تازه ای از محیط زندگی ، مناسبات و ارتباطات انسانی به دست می آورد، یاد می گیرد، آموخته هایش را به کار می بندد، نتیجه آن را ثبت و ضبط می کند ، به دیگران نیز آموزش می دهد و دریافت ها و تجربه های خود را به سایر انسانها منتقل می کند.
این فرایندهای به هم پیوسته و توقف ناپذیر ، در گستره های تعریف شده ای از محیط های متنوع و بی شمار بیرونی جریان پیدا می کنند و نقطه تلاقی همه آنها، باورها، مفاهیم و معانی مشترکی را در یک جامعه انسانی و در محیطی بزرگتر پدید می آورند، به گونه ای که انسانها بر مبنای آنها ، به تعامل ، همکاری و ایفای نقشهای فردی و اجتماعی می پردازند.
آنچه گفته شد ، بهانه ای بود برای بیان دریافت و شناخت جدید خود از منش و ممشای کسانی که این روزها در زبان ، قلم و قدم ، همسو و همراه شده اند و در قامت رقیبان و مخالفان ، قدرت خویش را به رخ می کشند و هماورد می طلبند.
آنها به تجربه اثبات کرده اند که از قدرت ویرانگری ویژه ای برخوردارند، در یک چشم برهم زدن، آدمی را از پای می اندازند، زمین گیرش می کنند، بی باکانه تضعیف و تحقیرش می کنند ، او را در وادی حیرت و سرگردانی قرار می دهند و همانجاست که تنها راه برون رفت یعنی تسلیم و ندامت را به او نشان می دهند.
تا پاسی از شب به رتق و فتق امور در موسسه مطبوعاتی ایران پرداخته ام. به یکی از همکاران می گویم، ایام فاطمیه است و هنوز نتوانسته ام در هیچ مراسمی شرکت کنم. او مطلع شده است که در دانشگاه امام صادق (ع) آقای ادیب یزدی قرار است منبر برود و بعد از آن هم مراسم نوحه خوانی برگزار شود. به اتفاق به آنجا رفتیم. بعد از اقامه نماز به سخنان خطیب مراسم گوش کردیم و در ادامه هم نوحه خوانی و سینه زنی انجام شد. با پایان مراسم ، به اتفاق همکارم از مسجد خارج شدیم و من به منزل رفتم.
صبح روز بعد رسانه های ارتباط جمعی از جمله سایت های خبری در یک گستره وسیع خبر دادند که پس از انتقاد شدید میثم مطیعی مداح هیئت و اعتراض دانشجویان نسبت به حضور جوانفکر در دانشگاه امام صادق(ع) ، وی مجبور به ترک این دانشگاه شد.
مشاهده این خبر جعلی و انتشار گسترده آن ، حیرت زده ام کرد. یک ضرب المثل عمومی می گوید: “تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها”، اما دریافت جدیدم این است که می شود از هیچ چیز همه چیز ساخت، آن را رندانه پرداخت و ناجوانمردانه به افکار عمومی انداخت. آنها نشان داده اند که برای ساختن یک کوه بزرگ، به دنبال هیچ کاهی نمی گردند و کوههای پیش ساخته زیادی هم در اختیار دارند. بنابراین بی انصافی است اگر این خلاقیت و تردستی را به سیاست بازانی که موجد آن بودند، تبریک نگویم و البته نمی توانم تاسف خود را از همراهی بازی خوردگانی که بی درنگ به انتشار این جعلیات پرداختند، کتمان کنم.
تنها یک دغدغه می ماند و آن هم حیرت دانشجویان فهیم ، نجیب و متدین دانشگاه امام صادق(ع) است که از انتشار این خبر ، آزرده خاطر شده ، احساس می کنند به ساحت دانشگاه و دانشجو توهین شده است!
دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
نیاز نیم شبی ، دفع صد بلا بکند
تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدعی ، خدا بکند
اما تنها پرسشی که باقی می ماند این است که تقابل یا بهتر بگوییم تضاد فکری جوانفکر و یک دانشجوی امام صادقی در بحبوحه انتقادهای گسترده از محبوب آقای جوانفکر(!) در پشت پرده بهانه حضور در مجلس اهل بیت چگونه قابل توجیه است؟